یا براندازی یا اصلاحطلبی یا منفعل؛ راهِ دیگری نیست!
تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۲۳۳۹۶۴
به گزارش «تابناک» به نقل از خبرآنلاین، در چند روز گذشته، ناصر ایمانی، فعال سیاسی اصولگرا و محمد عطریانفر، فعال سیاسی اصلاح طلب مهمان کافه خبر خبرآنلاین بودند. عطریانفر در بخشی از اظهارات خود به بیان نکاتی درباره راهکار افزایش اعتماد مردم در انتخابات، حمایت از حسن روحانی، گفتوگوها و .... پرداخته است که در ادامه می خوانید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
موضوعی که هر دو بزرگوار به آن اعتقاد دارید بحث نارضایتی عمومی حاکم در فضای کشور است؛ آقای عطریانفر معتقدند این موضوع پس از انتخابات سال ۱۴۰۰ بیشتر شده و آقای ایمانی معتقدند که طی یک فرآیندی ۲۰ ساله و با عملکرد چند دولت و مجلس کار را به اینجا کشانده است، در حال حاضر راه حل چیست و چه کسی باید برای افزایش اعتماد یا رضایت مردم کاری انجام دهد؟
ما اساسا در مقامی نیستیم که در اینجا مصادیق مورد اتهامی را مشخص کنیم و بگوییم که باید یقه چه کسی را در این نابسامانی سیاسی بگیریم. ما بیشتر سعی در بیان مفاهیم و موضوعات کلی هستیم تا به اصطلاح ضمیر، مرجع خودش را پیدا کند.
هر اقدام، فعل و عمل سیاسی متکی بر یک ذهنیت سیاسی است و پایه روانی، ذهنی و درونی دارد که اگر روی آن متمرکز شویم، مسئله حل میشود. میخواهم تاکید کنم که ما در مقامی نیستیم که اینجا نفس عمل سیاسی غلط یا درست را تعیین کنیم و بگوییم چرا اینچنین است؟ نه! ما باید یک پله بالاتر برویم تا ردّ این مسئله را در ذهنیتها پیدا کنیم.
نیرویی پنهان میخواهد جمهوریت نظام را ساقط کند
باورم این است که در یک فراسوی تاریخی ۳۰ ساله پس از رحلت حضرت امام (ره)، علیرغم اینکه جانشینی درست و مناسبی هم برای رهبری ایران شکل گرفت (که حضرت آیت الله خامنهای هستند) اما بدنه و نیروهایی پنهان تلاش کردند جوهر و حقیقت انقلاب ایران را که در واقع جمهوریتی متکی بر ظرفیت رهبری امام (ره) یک پیروزی بزرگ و شگفت را در ایران رقم زد، از حیّض انتفاع ساقط و جمهوریت را در ذهنیت نظام اسقاط کنند همچنین نظام را در ذهنیت جامعه بشکنند و این جریان متاسفانه روز به روز به وسیله عوامل پنهانی قدرت و قوّت می گیرد.
آنها بسیار علاقمندند که قرائت ایمانی و اسلامی و قرائت مردمی رهبری ایران، چه آیت الله خامنهای و چه حضرت امام (ره) در جامعه ما ریشه و تعمیق پیدا نکنند.
این جریان و افراد چطور قدرت گرفتند؟
عطریانفر: توانستند از فرصتها و بزنگاههایی برای خودشان حاشیهنشینی کنند یا بروند در ذهنیتها و معادلات را به هم بزنند. از فرصتهایی که در رقابتهای سیاسی شکل گرفته، فرصتی برای خودشان رقم زدند در حالی که نه به چپ و نه به راست اعتقادی نداشتند و دنبال این بودند که در آن فرصت در مقام قدرتطلبی و سهمپذیری و کسب قدرت برای کسب منفعت، کارهایی را انجام دهند.
ما باید این ذهنیت را اصلاح کنیم. اگر شما امروز این سوال را مطرح میکنید که چگونه باید اصلاح کرد؟ پاسخ این است که باید از این مسیر غلطی را که تا به امروز آمدهایم، برگردیم.
برای عنصر فعال بودن یا باید برانداز شویم، یا اصلاحطلب یا منفعل؛ راهِ دیگری نیست!
قابل برگشت است؟
حتماً! اگر برسیم به اینکه امکان بازگشت نیست پس اساساً هرگونه فعالیت سیاسی برای امثال ما باید متوقف شود و باید به دنبال زندگی خود برویم.
ما اگر بخواهیم عنصر فعالی باشیم، سه راه بیشتر نداریم؛ یا باید برانداز باشیم، یا برویم به سمت اصلاح مسیر و یا باید دچار انفعال شویم و بیشتر از این سه فرآیند راهی پیش روی ما نیست و سرفصل چهارمی نمیتوان تعریف کرد.
کسانی که دلبسته این ملت هستند و میخواهند برای مردم کاری کنند، قطعاً نباید منفعل شوند و به یک گوشهای رفته و برای خودشان زندگی متعارفی داشته باشند. البته وقتی میگویم اصلاحطلبی، منظورم نظریه گروهی که میگویند ما اصلاحطلبیم نیست بلکه اساساً هر انسانی که دل در گرو ایران، ملت ایران، انقلاب ایران و اسلام دارد، باید روز به روز شرایط را از روز پیشین بهتر کند، این فرایند، فرایند اصلاح است.
باید از امثال حسن روحانی حمایت و پشتیبانی کرد
در این روند، نیروهایی مانند آقای روحانی داریم که پایه اصولگرایی داشته و مدتی به قدرت رسیده اما روندها، رویکردها و فرایندهایش کاملاً اصلاحطلبانه بوده و قابل دفاع است و باید از او حمایت و پشتیبانی کرد.
بنابراین باید این مسیر را برگردیم و برای اینکه امکان برگشت در این مسیر ایجاد شود، هر کسی در هر موقعیتی، از بالاترین مقام و رفیعترین قدرت سیاسی و اعتقادی ملت که رهبری است تا لایههای پایینتر که فرودستاند و نهایتاً احزابی که میتوانند قوّت و قدرت پیدا کنند و بتوانند تاثیرگذار باشند، یا شخصیتها و نهادهای اجتماعی و نهادهای صنفی و دیگران، همگی باید این باور را مجدداً احیا کنند که مردم همهکاره این کشور هستند.
هنوز تصاویری منتشر می شود و می بینیم امام (ره) با جمعی از خبرگان رهبری و روحانیون صحبت میکنند و میگویند معنی ندارد که شما بخواهید قیومیت بر مردم داشته باشید حتی اگر باور قطعی این باشد که فهم شما درست باشد و مردم دارند اشتباه میکنند اما مردم دنبال اشتباهشان هستند، شما حق ندارید نظرتان را تحمیل کنید. مردم باید این راه را بروند و یک روز هم برسند به اینکه مثلاً این تصمیمشان غلط بوده، از این مسیر برمیگردند ولی اگر شما بخواهید به جای مردم تصمیم بگیرید، به تدریج در یک فرآیند طولانیمدت ، این قاعده غلط شکل خواهد گرفت که مردم چهکارهاند؟! ما به جای مردم کار میکنیم.
فلان فرد میخواهد به جای همه مردم تصمیم بگیرد!
مصیبتی که در گروههای سیاسی و انقلابی زمان شاه داشتیم، این بود که مثلاً فلان فرد میگفت من یک چریک و کادر همهجانبه یک گروه سیاسی و انقلابی هستم و می خواهیم به جای مردم تصمیم بگیریم و به جای هزار مرد کشته شویم و به جای هزار مرد روندها را تغییر دهیم. این غلط است.
پایداری سیاسی و بقای یک کشور که متکی بر دوش تک تک مردم است، در این است که هر انسانی به هر میزانی که فهم دارد و علاقمند مشارکت است باید میدان فراخی برای حضور داشته باشد و فهم او در اداره کشور دخالت داده شود.
ما دچار این مصیبت هستیم که قدرت ناطقه حاکمیت با قوه سامعه مردم رابطه منطقی برقرار نمیکند به این معنی که وقتی شما دو نفر در یک گفتوگویی قرار میگیرید، اگر این گفتوگو بخواهد خروجی مناسبی داشته باشد باید بین فردی که سخن میگوید و فردی که سخن او را میپذیرد، یک زبان مشترکی باشد. باید یک پلهای برقرار شود تا این شرایط شکل بگیرد.
اگر بنا بر این باشد که آقای ایمانی سخن بگویند ولی حواس ما جای دیگری باشد، گفتوگوی مناسبی شکل نمیگیرد. من باید از این قاعده تبعیت کنم. اگر این تبعیت شکل بگیرد، دو اتفاق خواهد افتاد؛ یکی اینکه قدرت حاکم، جامعهپذیری را باور میکند. به این معنی که برای جامعه اصالتی قائل میشود که منِ صاحب قدرت باید این جامعه را به رسمیت بشناسم و آن را بپذیرم و متقابلاً رابطه معکوسی شکل میگیرد به این ترتیب که منِ جامعه میپذیرم این قدرت حاکم چون به نمایندگی از من تلاش و تدبیر میکند، رفتار و حرکت او برای من قابل احترام و قابل تمکین است و در برابر آن التزام دارم و متعهد هستم.
پیام قضیه اخیر اتاق بازرگانی ایران چه بود؟
جامعهپذیری قدرت حاکم و قدرتناپذیری جامعه، این مسئله را به وجود آورده است که بین سامعه مردم و ناطقه حاکمیت گسست اساسی ایجاد شده است و این مسئله باید اصلاح شود.
اما این مسئله چه زمانی اصلاح می شود؟ اولاً عناصری که در این میانه نقش واسطه ایفا میکرده و میتوانستند ایمانآفرینی کنند و به جامعه پیام مثبت بدهند، مجدداً احیا شوند. کلیه نهادهای اجتماعی، احزاب سیاسی و همه کُلنیهایی که در میانه میدان حاکمیت و مردم، نقش واسط دارند باید مجدداً احیا شوند. باید به آنها میدان داده شود که بر اساس ظرفیتها و توانمندیهای خود، ایفای نقش کنند.
در حوادث اخیر و در قضیه اتاق بازرگانی ایران، چه مسائلی به وجود آوردند و پیام چه بود؟ پیام این بود که قدرتی بدون هیچگونه عملکرد مشروعیتدار میخواهد انتخابات درونصنفی یک مجموعه را به هم بزند و با قدرت مسلط خودش، معادلات آنجا را تغییر دهد. خب این غلط است. چه اشکالی دارد یک نهاد صنفی کار خودش را انجام دهد؟ یک نهاد اجتماعی چرا نباید بیاید در میدان برای خودش برنامهریزی کند؟
وقتی چنین تفکری وجود دارد که فلان شخصیت موثر در عالیترین سطوح قدرت سیاسی و اجتماعی ما بر این باور است که نهادهای اجتماعی، کانونهای سرمایهگذاری دشمن هستند و دشمن آنجا میآید نفوذ میکند، پس باید کل قاعده را به هم بزنیم، حتی اگر باورمان این باشد که دشمن هم چنین کاری میکند و بساط نهادهای اجتماعی برچینیم، خب به تدریج این رابطه منطقی مردم و حاکمیت از بین خواهد رفت.
دیگر هیچ صدایی از ناحیه رسانهها شنیده نمیشود
با این تفاسیر راهکار این است که به باورهای نخستین امام (ره) برگردیم و آنها را ملاک قرار دهیم، ثانیاً اینکه در این میدان و در فرصتی که وجود دارد، این موضوع را به رسمیت بشناسیم که نهادهای واسط باید مجدداً احیا شوند، مثلا ما اکنون فقیرترین رفتار رسانه را در کشور داریم. اساساً با کدام منطقی میشود پذیرفت که یک جامعه بزرگ ایرانی واجد یک فرهنگ عمومی کاملاً توسعهیافته ابزاری ناکافی داشته باشد؟ چون دیگر هیچ صدایی از ناحیه رسانهها شنیده نمیشود.
ما در سالهای ۷۸، ۷۹ و ۸۰ در حوزه رسانههای مکتوب بالغ بر ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار نشریه منتشرشده داشتیم و مردم دنبالش بودند چون از این طریق با حاکمیت ارتباط برقرار میکردند. متأسفم که امروز به شما عرض کنم کمتر از ۱۵۰ هزار نشریه داریم در حالی که ۲۰ سال از آن تاریخ گذشته است.
منبع: تابناک
کلیدواژه: غزه فلسطین آلودگی هوا پروانه معصومی ایام فاطمیه امیر تتلو عطریانفر انتخابات مجلس اصلاح طلبان مشارکت مردم نارضایتی غزه فلسطین آلودگی هوا پروانه معصومی ایام فاطمیه امیر تتلو نهادهای اجتماعی برای خودش
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۳۳۹۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زبانه کشیدن شعلههای آتش حق طلبی از دانشگاههای کلمبیا و اوهایو
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی جهرم در بیانیهای مطرح کرد: شعلههای آتش از کلمبیا که محل تربیت مدیران و رهبران آینده سیاسی _ اقتصادی آمریکا است و اوهایو که سومین دانشگاه بزرگ آمریکاست زبانه میکشد و پلیس با چاشنی خشونت سعی در مهار آن دارد.
به گزارش خبرنگار گروه استانها خبرگزاری دانشجو، انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی جهرم در حمایت از اعتراضات مسالمت آمیز دانشجویان آمریکایی و اقدام دانشجویان دانشگاههای آمریکا و اروپا علیه نسل کشی رژیم صهیونیستی بیانیه منتشر کرد.
«وَمَکَروا وَمَکَرَ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَیرُ الماکِرینَ»/ و (یهود و دشمنان مسیح، برای نابودی او و آیینش) نقشه کشیدند؛ و خداوند (بر حفظ او و آیینش) چارهجویی کرد؛ و خداوند، بهترین چارهجویان است. (سوره مبارکه آل عمران آیه ۵۴)
ناگهان چه شد؟ گویی حرفهایی که یک عمر در گوش جهان نجوا میکردند، اکنون، چون تیری به سوی خودشان پرتاب شده، دانشگاهیانی که میگفتند جای نیروهای امنیتی نیست، برای دانشجویان بی امنیت شده است. پس حقوقشان کجاست؟ مگر قرار بر آزادی بیان نبود؟ پس جرم چیست؟ حبس برای چیست؟ کجاست شعارهایشان؟
آری، آنها بار دیگر روی واقعی خود را به همگان نشان دادند، شاید آنها کور و کر باشند؛ اما جوانان همدل و دلرحم که کور نیستند، میبینند، میفهمند، پس میایستند، میجنگند، حبس میکشند و ایستادگی میکنند.
اسرائیل در حالی برای حفظ بقای خود دیوانه وار به هر ریسمانی چنگ میزند که حامیانش در هیاهوی درونی خود در حال غرق شدناند؛ هیاهویی که برخاسته از خونهای به ناحق ریخته شده فلسطینیان است. آتشی که آنها برای دیگری افروخته بودند دامن گیر خودشان شده است؛ آتشی که شعلههایش در دانشگاههایی، چون کلمبیا که محل تربیت مدیران و رهبران آینده سیاسی-اقتصادی آمریکا است و یا اوهایو که سومین دانشگاه بزرگ آمریکاست و تگزاس و پرینستون و... زبانه میکشد و پلیس مهربان و مردمدار آن، با کمی چاشنی خشونت سعی در مهار آن دارد.
غافل از اینکه آه آن کودکی که از ترس انفجار قدرت تکلم خود را از دست داده بود یا آن پدری که در زیر آوار در پی تنها یک عضو زنده از خانوادهاش بود زودتر از هر چیزی به آسمان رسیده و حالا انعکاس آن موج بیداری است که در درون اساتید و دانشجویان و مردم غرب هم به پا خاسته و سردمداران آنها را وادار میکند دست به خشونتهایی بزنند که حتی خودشان هم از استفاده از کلمه حقوق به خنده میافتند چه برسد که بشری را هم به آن وصله کنند.
همه اینها را مدیون محور مقاومتی هستیم که جمهوری اسلامی ایران سالهای مدیدیست در رأس آن فریاد ظلمستیزی و حقطلبی را سر برآورده و به هیچ قیمتی از خونخواهی مردم مظلوم غزه دست نکشیدهاست و پایهگذار این بیداری جهانی، پیر جمارانمان بود که این رژیم غاصب را غده سرطانی نامید و فرمان مقابله با اسرائیل را برای همه مسلمین صادر کرد؛ باشد که نابودی همه ظالمان و پیروزی مستضعفین جهان را جشن بگیریم؛ باشد که در قدس به پیشوایی، ولی مان نماز جماعت اقامه کنیم.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
Then they plotted [against Jesus], and Allah also devised, and Allah is the best of devisers. (Surah al-Imran verse 54)
What happened suddenly? It's as if the words that were whispered in the world's ears for a lifetime, are now thrown at them like an arrow. The university, which was said to have no place for security forces, has become unsafe for students. So what happened to human rights? Wasn't it supposed to consider freedom of speech?
So what crime are they talking about? What is imprisonment for? Where are their slogans? Yes, they showed their true colors once again to everyone. Maybe they are blind and deaf; But young students who are kindhearted and compassionate are not blind, they see and understand. So they stand, fight, are being arrested.
While Israel frantically clings to every string to preserve its survival, its supporters are drowning in their internal uproar; The uproar which arose from the unjustly shed blood of Palestinians. The fire which they lit for someone else has caught fire for themselves; A fire which flames are burning in universities like Columbia, which is the training place for future political-economic managers and leaders of America , or Ohio, which is the third largest university in America, and Texas, Princeton, etc. and their kind and people-friendly police are trying to contain it with a little bit of violence.
Unaware that the curse of that child who had lost his ability to speak due to the fear of the explosion or the father who was under the rubble looking for only one living member of his family reached to the God earlier than anything else and now the reflection of that is the wave of awakening which led The professors, students and people of the West to also risen up and forced their leaders to commit violence that even they laugh at the use of the word rights.
We owe all this to the axis of resistance, at the head of which the Islamic Republic of Iran has raised the shout of anti-tyranny and right-seeking for many years, and has not given up blood lust for the oppressed people of Gaza at any cost, and the founder of this global awakening was Imam Khomeni, who called this usurping regime a cancerous tumor; Named and issued an order to confront Israel for all Muslims.
May we celebrate the destruction of all oppressors and the victory of the oppressed of the world; May we perform congregational prayers in Quds under the leadership of our saint. Peace, mercy and blessings of God be upon you all